جنگلهای ایران را میتوان به پنج
ناحیه رویشی بشرح زیر تقسیمبندی نمود:
1. ناحیه هیرکانی
(خزری) که نوار سبز شمال کشور را تشکیل میدهد.
2. ناحیه ایران و
تورانی که بهطور عمده در مرکز ایران پراکنده شدهاند.
3. ناحیه زاگرس که بهطور
عمده جنگلهای بلوط غرب کشور را تشکیل میدهند.
4. ناحیه خلیج فارس
که در نوار ساحلی جنوب پراکنده میباشند.
5. ناحیه ارسبارانی
که متشکل از گونههای نادر و منحصربهفرد میباشند.
جنگلهای ایران در
پنج ناحیه پخش میباشند.ایران در بین ۵۶ کشور دارای جنگل در جهان مقام پنجاه را دارا میباشد.
سه میلیون و چهار صد هزار هکتار جنگل در
دامنههای شمالی کوههای البرز و استانهای ساحلی دریای خزر وجود دارد. مساحت جنگلهای
دیگر که پراکنده درسایر نقاط کشور میباشند تا سه میلیون هکتار است. از این جنگلها
تنها 1.3 میلیون هکتار برای بهرهبرداری صنعتی قابل استفادهاست، بقیه
جنگلها به سبب عدم مدیریت صحیح در نگهداری و آسیبهای طبیعی مورد بهرهبرداری
نیستند.جنگلها و مراتع در کاهش
آلودگی هوا، جلوگیری از فرسایش خاک، بروز سیلابهای مخرب، ایجاد محیطی دلپذیر برای
تفریح و آسایش ، حفظ و ذخیره آب و جلوگیری از جریان شدید آب و همچنین تغذیه سفره های
آب زیرزمینی نقش بسیار زیادی دارد . وجود و حفظ این منابع
طبیعی و جنگل برای ادامه حیات در هر نقطه از این کره خاکی ضرورت دارد. ..
هر هکتار جنگل قابلیت ذخیرهسازی ۵۰۰ تا ۲۰۰۰ متر مکعب آب را
دارد .هر هکتار جنگل سالانه ۶۸ تن رسوب گوگرد و غبار را جذب میکند و به جای آن ۲.۵ تن اکسیژن تولید میکند. اینها تنها بخشی از فواید
پر تعداد جنگل و درختان است که حالا با روندی که ما در پیش گرفتهایم معلوم نیست
تا چند سال دیگر خبری از آنها در کشورمان باشد.
وضعیت جنگل های ایران و عواملی که باعث از بین رفتن جنگل ها میشود:
-
آتش سوزی : بسیاری از آتشسوزیهای جنگل در اثر عوامل
انسانی مانند آتشسوزی
عمدی،ته سیگارهای دورریخته شده، جرقه ابزار و وسائل
و همچنین قوسهای الکتریکی خطوط انتقال
نیرو پدید میآیند. بر خلاف باور عمومی شیشه دورانداختهشده نمیتواند علتی برای آتشسوزی
باشد. آتش سوزی جنگلها هر ساله باعث میشود صدها درخت در بخشهای مختلف
دنیا از بین بروند. این اتفاق به دلیل وجود گرمای شدید تابستان و زمستانهای
متعادل تر اتفاق میافتد. آتش سوزی به واسطه انسان باعث از بین رفتن پوششش جنگلی
میشود.نمونه های آتش سوزی که در
اخبارهای اخیر شنیده اید.
آتش سوزی
ارتفاعات «مله نی» گیلانغرب = از ابتدای امسال تاکنون در اثر وقوع هشت فقره آتش
سوزی در عرصه های منابع طبیعی گیلانغرب، ۳۰ هکتار از مراتع سوخته است و پارسال نیز
در هشت فقره آتش سوزی ۴۰ هکتار از مراتع این شهرستان دچار حریق شد/// آتشسوزی در مراتع ایذه و بهبهان = روز جمعه ۱۷خرداد
۹۸همزمان با شعلهور شدن آتش در جنگلهای اطراف بهبهان، فرماندار رژیم در ایذه نیز
از آتشسوزی مراتع این شهر خبر داد./// آتش سوزیهای گسترده در
کهگیلویه و بویر احمد= رئیس اداره محیطزیست در شهرستان کهگیلویه از سوختن بیش از
۴۱۰هکتار از جنگلها و مراتع منطقه حفاظتشده خائیز خبر داد/// آتشسوزی در اهواز=در ادامه این آتشسوزیها، برخی
گزارشهای دیگر خبر دادند در ساعتهای اولیه صبح امروز جمعه ۱۷خرداد ۹۸ محل دفن
پسماندهای زباله در اهواز نیز توسط افرادی ناشناس، به آتش کشیده شد. بر اثر این
آتشسوزی آسمان اهواز در ساعتهای اولیه صبح جمعه پر از دود شد/// 30 هکتار از اراضی پارک جنگلی فدک اراک طعمه حریق شد/// سه هکتار از مراتع صلوات آباد سنندج در آتش سوخت=در ۱۰ روز
گذشته تاکنون بطور متوسط روزانه یک هکتار از مراتع سنندج در آتش سوخته است و حدود
۱۰ فقره آتش سوزی در عرصههای طبیعی را شاهد بودهایم.//// آتش خوزستان در
انتظار بالگرد و نمونه های آتش سوزی دیگر مناطق.
-
اجرای پروژه های عمرانی و تغییر
کاربری که منفعت زیادی برای خود دولت دارد. پروژه هایی عمرانی مثل ساختن
سد بدون انجام تحقیقات کافی که یکی
از آن ها سد گلورد استان مازندران است که درختان
زیادی را در این پروژه قطع کردند. سد گلورد که بزرگترین سازه آبی در شرق مازندران
است، با پاک تراشی دهها هزار اصله درخت کهنسال جنگلهای منطقه و صرف دهها
میلیارد تومان از سرمایههای ملی ساخته شد .از سوی دیگر
لولهکشی گاز در استانها و روستاها و جادهسازی هم علت اصلی قطع و تخریب جنگلها
در مناطق مختلف کشورمان است. آزادراه تهران - شمال چه در زمان احداث و چه در زمان
بهرهبرداری به محیطزیست شکننده شمال کشور آسیب میزند، اما کارهایی همانند
واگذاری و فروش زمینهای حاشیه آن نیز تمام اکوسیستم این منطقه را نابود خواهد
کرد. قرار بود که دولت بابت مطالبات حق و حقوق پیمانکاران، زمینهای حاشیه آزادراه را به آنها واگذار کند که تشکلهای محیطزیستی
در مقابل آن ایستادگی کردند و سرانجام دولت سازندگی نیز از برنامههای خود عقب
کشید و تأکید کرد که دستمزد پیمانکار را پرداخت میکند. با احداث این آزادراه
تمامی اکوسیستم این منطقه دو تکه شده و شکاف خورده است و دیگر اینکه با عملیاتی
شدن طرح واگذاری زمینها به پیمانکار باید منتظر ویلاسازی، رستورانسازی، گسترش زمینخواری و نابودی جنگلها باشیم. تاوان نبود منابع مادی اجرای پروژه را نباید اندامهای طبیعی
سرزمین بدهند، بنابراین واگذاری و بهرهبرداری از اراضی هیچ فایدهای برای محیطزیست
کشور بهدنبال ندارد. آیا باید زمینها و
جنگلها را برای پول پیمانکار به فروش برسانیم، چرا مسئولان نظرات کارشناسان و
فعالان محیطزیست را جویا نمیشوند. مسئولان ذیربط اگر منابع مالی و پول لازم برای
ساخت آزادراه تهران- شمال را نداشتند،چرا این پروژه را شروع کردند که حالا بخواهند
ریه و اندام حیاتی مهم شمال کشور را به فروش برسانند. آمارهای موثق نیز نشان میدهد به عنوان نمونه ۱۰میلیون متر
مربع از مساحت عرصههای جنگلی مازندران در اثر ویلاسازی تخریب شده است.
-
گسترش بی رویه صنایع چوب و
کاغذ و قطع بیش از حد درختان : در میان صدها عامل
تخریب جنگل، «قاچاق چوب» معضلی است که عمدتاً توسط باندهای قاچاق، به صورت غیرمجاز
و به دور از چشم نیروهای جنگلبانی، جهت صرف صنایع چوب و کاغذ در بازارهای داخلی
کشور به فروش میرسدو یا برداشت سالانه ۶ میلیون متر مکعب از جنگلهای شمال کشور و... که
همگی نشان از این دارد که عوامل انسانی، حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد در این موضوع نقش داشته است. از بعد اقتصادی نیز طبق آمار، خسارت سالانه ناشی از قطع درختان
جنگلی و نابودی جنگلهای خزری حداقل ۹۰۰ میلیون دلار است. متاسفانه
به جنگل به چشم بنگاه تولید چوب نگاه شده و لذا بسیاری از گونههای جنگلی که تولید
چوب نمی کنند، به نفع گونههای تولیدکننده چوب از بین برده می شوند. برخی از افراد برای خشک کردن درختان بلوط در میانههای جنگل پای
درختان گازوئیل و یا پودر اوره میریزند و پس از چند ماه درخت خشک میشود و بعد به
اداره منابع طبیعی اطلاع میدهند که این درختان خشک شدهاند، یا آنها میدانند یا
نمیدانند امکان دارد ارتباطی نیز میانشان وجود داشته باشند اما این افراد با اخذ
مجوز درختان را قطع میکنند و حتی جای آنها تریاک کاشتهاند که این مورد نیز کشف
شده. دراون سمت سواحل جنوبی جنگلهای "حرا" افرادی که در
روستاهای گازکشی نشده و نزدیک به دریا زندگی میکنند، با دهها قایق به جنگلهای
حرا میروند و بهجای آنکه سرشاخهها را ببرند، بهگونهای درختان را برای فروش
قطع میکنند که امکان رشد مجدد آن فراهم نیست. بهدلیل عدم گازرسانی این مناطق
ساکنان برگهای همین درختان را برای احشام خود استفاده میکنند و از تنه آنها هم
برای تأمین غذا و گرمایش خود استفاده میکنند.
-
تولید بی سابقه ذغال از چوب
درخت = بر اساس تحقیقهای میدانی روزانه سههزار تُن ذغال برای قلیان در
ایران مصرف میشود (دویست تُن در تهران با گردش مالی دو میلیارد تومان) که برای
تهیهی آن به طور متوسط 9هزار تُن چوب مصرف میشود!
اگر میانگین وزن درختان را هزار کیلوگرم حساب کنیم، روزانه
9هزار درخت دود میشود و به هوا میرود. به همین میزان و
شاید بیشتر ذغال برای منقل (کباب و غیره) مصرف میشود؛ یعنی 18هزار درخت، هرچند
بخشی از آنها خشک و فرسودهاند، و با این خشکسالی که ایران را فراگرفته هر سال از
وسعت جنگلهایمان کاسته میشود و باغ منقلداران و قلیانداران آباد.
-
دفن زباله های شهری و پسماندهای صنعتی در دل جنگل ==
دفن روزانه ۷ هزار تن زباله در جنگلهای شمال گزارش شده . معاون سازمان
جنگلها و مراتع گفت: روزانه حدود ۷ هزار تن زباله در سه استان شمالی کشور در جنگل
دفن میشود که ۷۵۳ هزار تن شیرابه مضر حاصل از این زباله ها به طرز وحشتناکی به ریشه
درختان و خاک آنها نفوذ کرده و باعث خشک شدن درختان ، ایجاد آلودگی خاک و آلودگی
زیست محیطی میگردد. . بسیاری از
صنایع پتروشیمی پسماند خود را در رودخانهها رها میکنند که باعث فرسایش خاک و
نابودی درختان میشود
-
چرای بی رویه و متراکم دام ها
بیش از ظرفیت موجود منطقه ==چرای بی رویه دام مهمترین عامل بیابان زایی
در مراتع کشور است. گوسفندان سالانه 19
میلیون نهال درخت را میخورند .2 میلیون و 954
هزار واحد دامی در این حوزه داریم که از مجموع 26 میلیون و 500 هزار اصله نهال که
در سال قابل برداشت شده 19 میلیون مورد آن توسط این دامها از بین رفته است(بالای
80%.).ورود
دام به مرتع قبل از زمان مناسب و چرای زودرس در مراتع علاوه بر آسیب به پوشش
گیاهی، به دلیل رطوبت زیاد خام و در اثر تردّد زیاد دام در مرتع، باعث فشرده شدن
خاک و کم شدن تخلخل آن میشود و درنتیجه این عمل، وزن مخصوص خاک افزایشیافته و
قابلیت نفوذ آن به آب کاهش مییابد.این امر میتواند مرحله اول جریان سطحی و یا
فرسایش تلقی شود و فشردگی خاک علاوه بر کاهش در قابلیت نفوذ آن به آب ،باعث کاهش در
ظرفیت نگهداری آب نیز میشود
و این امر در مناطق خشک و نیمهخشک حائز اهمیت است.
-
افزایش و گسترش روز افزون
آفات و بیماری های درختان جنگل == .رئیس انجمن جنگلبانان ایران درباره خطر نابودی جنگل های شمال ایران در
آینده نزدیک هشدار داد. با بیان اینکه ۳۰ سال آینده جنگلی در شمال کشور نخواهیم داشت،َ گفت: در استان گیلان راش و شاه بلوط دچار بیماری شده
اند و۷۰ نوع آفت در
جنگلهای شمال کشور پیداشده که تاکنون بیش از ۳۰۰ هزار هکتار جنگل را نابود کرده است و در
آینده نزدیک شاهد مرگ و میر دسته جمعی این گونه ها خواهیم بود. رئیس انجمن جنگلبانان ایران اکوسیستم را
مجموعه ای از اجزای به هم پیوسته زیستی دانست و اظهارکرد: جنگلهای هیرکانی شمال
کشور یک اکوسیستم ارزشمند با گونههای مختلف گیاهی و جانوری است که هر کدام از این
گونهها نقش مهمی در این چرخه ایفا می کند.وی نگاه به جنگلهای شمال ایران را نگاه
اقتصادی دانست و افزود استانهای شمالی به دلیل آب و هوای خوب و طبیعت زیبا
مهاجرپذیر بوده که با توجه به عدم وجود برنامه ریزی مناسب، تجاوز به عرصههای
منابع طبیعی، تخریب جنگلها و مراتع و قطعه قطعه کردن این اکوسیستم ویژه و بی نظیر
را به دنبال داشته است. گسترش آفات و بیماری های جنگلی نشان دهنده
ضعف اکوسیستم هیرکانی و ضعف مدیریت مسئولین دانست و اضافه کرد: مدیریت جنگلهای
هیرکانی سنتی و ناکارآمد است و از کارشناسان متخصص برای مدیریت جنگلها کمک گرفته
نمی شود؛ این در حالی است که به خاطر محدودیت های زیست محیطی تنها با مدیریت درست
و کار کارشناسی می توانیم از جنگل ها نگهداری کنیم. باید از جنگل در برابر ورود
آفت مراقبت شود، اما امروزه با جنگلهایی مواجه هستیم که سالهای قبل کندههای آن
قطع شده و شاخههای این درختان رشد کردند و چوب نیستند. واردات چوب با بدترین حالت
کنترل کیفی در کشور صورت میپذیرد. چوب هایی که از خارج وارد میشود به دلیل بیدقتی
در کنترل کیفیت وعدم نمونه گیری از آنها
باعث ورودامراض و آفات به کشور میشود، از این رو باید حتما ضدعفونی شوند و اقدامات
لازم جهت رفع آفات صورت گیرد، اما این اقدام متاسفانه صورت نمیگیرد.
-
حفر چاه های عمیق برای
نیازهای کشاورزی: . همچنین بهدلیل
خشکسالی، چاههایی برای تأمین آب شرب و در پاییندست شهرهای این مناطق برای تأمین
آب مورد نیاز کشاورزی حفر شد و با این اقدام سطح آبهای زیرزمینی بسیار کاهش یافته
به طوریکه آبی از زیر زمین به جنگلها و
درختان نمیرسد. .
با توجه به پیش بینی سالهای کم بارش پیش رو، کشاورزی و خودکفائی در خیلی از
محصولات به نظر به صرفه نمیاد . متاسفانه
خشکسالی موجب آب شدن یخچالها در بالادست و فصلی شدن رودخانه ها شده است که در
نهایت نابودی جنگل ها و تالابها را به دنبال دارد. خطر خشکی ریشه درختان و پوشش گیاهی مراتع بسیار محتمل است.
کارشناسان هشدار می دهند که برداشت آب های زیرزمینی در دسترس ،از طریق چاههای دستی اگر چه ممکن است در کوتاه مدت تبعاتش را نشان ندهد ، ولی در میان مدت و بلند مدت باعث خشکیدن ریشه درختان مناطق جلگه ای و ریشه های پوشش گیاهی مراتع خواهد شد.
به اعتقاد این کارشناسان ، پائین رفتن آب سفره های زیر زمینی که ره آورد حفر بی رویه چاه های دستی و همچنین چاههای عمیق و نیمه عمیق است ، موجب می شود تا ریشه گیاهان در مناطق مختلف تشنه تر از گذشته شوند و این فرایند در ادامه حیات زیستی پوشش گیاهی دشت های استان را با مشکل مواجه کرده و سبب خشک شدن زودهنگام گیاهان در فصل بهار شود.
کارشناسان هشدار می دهند که برداشت آب های زیرزمینی در دسترس ،از طریق چاههای دستی اگر چه ممکن است در کوتاه مدت تبعاتش را نشان ندهد ، ولی در میان مدت و بلند مدت باعث خشکیدن ریشه درختان مناطق جلگه ای و ریشه های پوشش گیاهی مراتع خواهد شد.
به اعتقاد این کارشناسان ، پائین رفتن آب سفره های زیر زمینی که ره آورد حفر بی رویه چاه های دستی و همچنین چاههای عمیق و نیمه عمیق است ، موجب می شود تا ریشه گیاهان در مناطق مختلف تشنه تر از گذشته شوند و این فرایند در ادامه حیات زیستی پوشش گیاهی دشت های استان را با مشکل مواجه کرده و سبب خشک شدن زودهنگام گیاهان در فصل بهار شود.
-
فعالیت های معادن : تخریب 3.5 هزار هکتار جنگل با فعالیت معادن متاسفانه صورت
میگیرد. از مجموع 542 واحد معدنی در شمال کشور 259
مورد آن فعال است که 3 هزار و 518 هکتار از عرصههای جنگلی به واسطه همین معادن در
حال بهرهبرداری و تخریب است. معادن برای استخراج نفت و ذغال سنگ و دیگر مواد معدنی
به مقدار قابل توجهی زمین جنگلی نیاز دارند. علاوه بر این، برای کامیونها و سایر
تجهیزات باید جادهها و بزرگراهها ساخته شود. زبالههایی که از معادن استخراج میشود،
محیط زیست را آلوده کرده و بر روی گونههای مجاور تاثیر میگذارد.
بنا به اطلاعات مرکز آمار ایران، وسعت جنگل مای ایران در سال ۱۹۰۰ در
حدود ۱۹ میلیون هکتار بود اما این رقم تا سال ۲۰۱۲ به ۱۴.۴ میلیون هکتار کاهش
یافته است. بر پایه اطلاعات موسسه اقتصاد تجارت، تا سال ۲۰۱۵ ،مناطق جنگلی ایران
به ۱۰.۷میلیون هکتار کاهش یافته و نابودی ۴۳ درصدی از سال ۱۹۰۰ داشتهاند.
سرعت تخریب جنگلها در ایران به طوری است که کشورمان جزو ۶ کشور مخرب جنگل در جهان قرار داده شده است.
* هر ثانیه ۳۵۰ متر جنگل در
ایران دارد نابود میشود.
آمار و
گزارشاتی را اکنون حضورتان ارائه میدهیم که تاسف بار است :
۳ هزار تن
حجم روانه زباله دفن شده در جنگلها
۶
حضور ایران در میان شش کشور مخرب جنگل جهان
۶ میلیون متر مکعب
برداشت سالانه ایران از جنگلهای شمال کشور که نزدیک به سه میلیون
سال قدمت دارد.
۳.۲ میلیون متر مکعب
میزان برداشت سالانه پایدار از جنگل
۹۰۰ میلیون دلار
خسارت سالانه ناشی از قطع درختان جنگلی و نابودی جنگلهای خزری
۲۰۰ هزار هکتار
مساحت جنگلها و مراتع کشور که در ۴۱ سال اخیر طعمه حریق شدهاند.
۱۱ هزار هکتار
تعداد موارد حریق در عرصههای جنگلی و مراتع کشور در هفت سال اخیر
۴۴۷هزار متر مکعب
حجم چوب درختان بلوط و بنه معادل هزار هکتار جنگل که در هر سال به
بهانه تامین سوخت و تولید زغال در جنگلهای چهارمحالوبختیاری توسط روستائیان
سوزانده میشود.
۲۰۴ هزار متر مربع
مساحت جنگلهای منطقه حفاظت شده البرز مرکزی در بخش کجور مازندران که
تغییر کاربری داده شده است.
۳۶۰متر مربع
مساحت نابود شده جنگل و مراتع ایران در هر ثانیه
۶۰۰۰ کیلومتر
طول جادههایی که در جنگلها ساخته شدهاند.
۱۲۰۰۰ اصله درخت
تعداد درختان قطع شده با عمر بیش از ۷۰ سال توسط وزارت راه در عملیات ترمیم و احداث جاده در پارک گلستان
۱۰۰ هزار هکتار
متوسط سالانه مساحت جنگلهای تخریبشده در پنج دهه اخیر
50
جایگاه ایران در میان 56کشور دارای جنگل دنیا
۱۰میلیون متر مربع
مساحت عرصههای جنگلی مازندران که در اثر ویلاسازی تخریب شده است.
40 سال
اگر روند ثابت بماند، مدت زمانی که طول میکشد تا تمام جنگلهای
ایران از بین برود
اثرات
جنگل زدایی
1.
عدم تعادل آب و هوا:
جنگل زدایی بر تغییرات آب و هوا نیز از چندین جهت تاثیر میگذارد. درختان بخار آب
را در هوا آزاد میکنند و در صورت فقدان آنها این امر به خطر میافتد. درختان سایه
مورد نیاز را فراهم میکنند که خاک را مرطوب نگه میدارد. این امر منجر به عدم
تعادل در دمای جو(تغییر اقلیمی) میشود که شرایط محیط زیست را دشوار میسازد.
2.
افزایش گرمایش جهانی:
درختان نقش مهمی را در کنترل گرمایش جهانی ایفا میکنند. درختان گازهای گلخانهایی
را مصرف کرده و تعادل در جو را بازیابی میکنند. با جنگل زدایی دائم، نسبت گازهای
گلخانهایی افزایش یافته و به مشکلات ناشی از گرمایش جهانی ما میافزاید.
3.
فرسایش خاک:
همانطور که گفتیم سایه درخت باعث میشود خاک مرطوب بماند. با از بین بردن پوشش
درخت، خاک به طور مستقیم در معرض خورشید قرار گرفته و خشک میشود و باعث فرسایش
میشود.
4.
سیل:
هنگام بارش باران، درختان با کمک ریشه و شاخه و برگ هایشان باعث جذب و ذخیره مقدار
زیادی آب میشوند. با قطع کردن آنها جریان آب مختل شده و منجر به وقوع سیل در برخی
مناطق و ایجاد خشکسالی در دیگر مناطق میشود. جنگل ها علاوه بر تولید اکسیژن که نیاز اولیه زندگی هر انسان
است به ذخیره آب مورد نیاز موجودات دیگر نیز کمک می کنند زیرا نفوذ آب در خاک
مناطق جنگلی بسیار بیشتر از مناطقی است که فاقد پوشش گیاهی هستند. همچنین عدم ذخیره آب توسط مراتع و جنگل ها موجب ایجاد سیل می شود
مانند سیل های اخیر استان گلستان که هر بار خسارت مالی و جانی بالایی را وارد می کند..
طبق آمار هر هکتار جنگل تا ۲ هزار مترمربع آب در خودش ذخیره میکند که از بین رفتن این پوششها
میتواند وضعیت آب را از وضعیت فعلی هم بحرانیتر کند.
5. انقراض حیات وحش: به علت کاهش شدید
درختان، گونههای مختلف حیوانات از بین میروند. آنها زیستگاه خود را از دست داده
و مجبور به مهاجرت به مکان جدید شده و حتی برخی از گونه ها منقرض میشوند. دنیای
ما در چند دهه گذشته بسیاری از گونههای گیاهی و جانوری خود را از دست داده است.
6. آلودگی هوا
راه حلهای
جلوگیری و کاهش جنگل زدایی
تاکنون در جهت کاهش جنگل زدایی و نگهداری محیط زیست و بهبود و
بازسازی آسیبهایی که بیش از یک قرن ایجاد شده اقداماتی صورت گرفته است. سریع ترین
راه حل ممکن، جلوگیری از قطع درختان است. با این وجود، یک راه حل بسیار کارآمد،
استفاده از استراتژیهای مناسب مدیریت جنگل برای اطمینان از عدم آسیب زدن به محیط
زیست است.
تجارت سبز: تجارت سبز به معنی استفاده مجدد
و بازیافت وسایل است. تولید و بهره برداری از منابع به طریق روشهای سبز میتواند
به مرور زمان باعث کاهش در جنگل زدایی شود. به ویژه تمرکز بیشتر بر استفاده مجدد و
کاهش در اقلام مصنوعی و بازیافت بیشتر کالاها است. پلاستیک و کاغذ و چوب به تخریب
جنگلها و دیگر منابع مرتبط است.
با تمرکز بر بازیافت کاغذ، پلاستیک و محصولات چوبی و همچنین اتخاذ
شیوه مصرف مناسب، وابستگی کمتری نسبت به منابع طبیعی و درختان پیدا خواهیم کرد.
همچنین این امر باعث کاهش واردات مواد خام از مناطق جنگلی در سایر نقاط جهان به
دولتها و شرکتها میشود.
جنگلداری: جنگداری حرکتی است برای نجات
جنگلهای جهان. کاربرد درختان برای فعالیتهای انسانی و دیگر دلایل امری اجتناب
ناپذیر است. جنگلداری مستقیماً تاکیدی بر در صورت نیاز به قطع درختان باید از شیوهای
سازگار بامحیط زیست استفاده شود. جنگلبانی تنها جایی است که درختان انتخاب شده و
با احتیاط قطع کرده و سریعا جایگزینی مناسب را اتخاذو با کمترین آسیب احتمالی
درختان قطع شده را به بقیه مناطق ارسال میکنند. همچنین جنگداری نه تنها خواستار
حفاظت از اکوسیستم منطقه جنگلی است بلکه اجازه کنترل و استخراج چوب سبز را نیز میدهد.
قانون و مقررات: با توجه به میزان تخریب طبیعت و
جنگل، تلاش برای متوقف ساختن فعالیتهای انسانی میتواند با قوانین و مقررات در
سطوح دولتی وسازمانی تکمیل شود. همانطور که مردم بیشتر و بیشتر از پیامدهای جنگل
زدایی آگاه میشوند، برخی دیگر از افراد به فکر افزایش فوری سود اقتصادی خود از
آسیبهای زیست محیطی هستند.
این نگرش باعث ورود غیر قانونی چوب و سایر منابع با ارزش مانند
لاستیک و روغن پالم میشود. بنابراین جلوگیری از جنگل زدایی و حفظ گیاهان طبیعی،
نیازمند قوانین و مقرراتی است که باید انجام دهند. قوانین مربوط به چوب، سوخت
چوبی، کشاورزی و استفاده دیگر منابع جنگلی باید پیشرفت کرده و مانع جنگل زدایی شود.
انجمن جنگلداری: در انجمن جنگلداری جوامع محلی
با همکاری دولت و سایر سازمانهای محلی مانند مدارس، شرکتها و دانشگاهها برای
شروع برنامههای کاشت درختان و مدیریت جنگلهای بومی خود، دست به دست هم میدهند.
در موارد گوناگون مانند تعطیلات عمومی، مراسم افتتاحیه، روزهای محیط زیست و سایر
فعالیتهای متداول محلی که مربوط به شهروندان است، میتوانند آگاهی خود را بالا
برده و درختان بسیاری رادر مناطق مورد نیاز کشور بکارند.
این عمل را میتوان در دیگر نواحی به عنوان یک روش تقویت پایداری
محیط زیست و حفظ حیات جنگلهای بومی آن منطقه انجام داد. تمام موسسات آموزشی،
بیمارستانها، ادارات و سایر بخشهای جامعه نیز میتوانند در مقابل آسیبهای محیط
زیستی راه حلهایی را برای تهدیدات جنگل زدایی ارائه دهند مانند کاشت درختان یا
ایجاد فضای سبز یا ارائه برنامه ریزی منسجم جهت مشخص نمودن محل دفن زباله ها و
پسماندها به نحویکه به محیط زیست آسیب نرساند.
بازیابی درختان: کاشت مجدد درختان یا بازیابی
درخت تقریباً بخشی از دیدگاه جوامع جنگلداری محسوب میشود. با این حال این موضوع
که فقط بر کاشت مجدد درخت تمرکز دارد را عموماً با نام بازیابی جنگل میشناسند.
بازیابی جنگل عمل بازیابی یا کاشت مجدد در جنگلهایی است که توسط آتش سوزی یا
زراعت کاهش یافته اند. این فرآیند باید به صورت مداوم تکرار شود و نباید فقط یک
زمان مشخص برای این عمل در نظر گرفت.
افراد، جوامع، دولتها و سازمانها همه بازیگرانی فعال هستند. این
اقدام شامل انتخاب بخشهای بزرگی از زمین و تخصیص آنها به منظور کاشت درختان است.
به عنوان مثال در جوامع محلی و مراکز شهری میتوان اینکار را در پارکهای شهری،
باغ وحشها ویا مراکز خرید و بازارها انجام داد. بنابراین کاشت دوباره میتواند
عملی شایسته برای بازیابی جنگلهای از بین رفته باشد.
حساس سازی و
مبازرات فرهنگی: از طریق
آگاهی رساندن به مردم و حساس کردن آنها نیز میتوان از جنگل زدایی جلوگیری کرد که
یک راه حل ساده اما مفید است. شروع کمپین و مبارزات آگاه سازی باعث میشود مردم به
دنبال شناسایی علل، اثرات و راههای مقابله با جنگل زدایی بروند. استفاده از تجارب
شخصی قشر آسیب دیده مانند کشاورزان میتواند تاثیرات منفی و مخرب جنگل زدایی را
تاکید و تایید کند .
بنابراین تلاش برای ایجاد آگاهی در مردم و به اشتراک گذاشتن
اطلاعات با افراد خانواده، دوستان، همکاران و کل جامعه یک اقدام بسیار مناسب برای
به هم پیوستن و مبارزه علیه جنگل زدایی و اثرات مخرب آن است.
سازمان های مشترک المنافع: موسسههای حفاظت از حیات وحش، جنگلهای آبی و حفاظت از طبیعت در
میان دیگر برنامههای زیست محیطی میتواند با حفظ هدف مشترک حفاظت و بازسازی از
جنگلها به یکدگیر پیوندند تا از پایداری منابع طبیعت جهان اطمینان حاصل کرد. هنگامی
که چنین سازمانهای بزرگی با یکدیگر همکاری کنند، ایجاد مکانیزمهای مدیرت جنگل
آسان تر خواهد شد. اگر سازمانهای حفاظتی و مراقبتی محیط زیست به یکدیگر بپیوندند آنگاه میتوان تاثیرات بسیار زیاد
آنان را متوجه شد.
برنامه ریزی
استفاده از زمین: شهرها و مراکز
شهری روز به روز در حال گسترش هستند چرا که روزانه مردم بیشتری زندگی در شهرها و
مناطق شهری را حق خود میدانند. همچنین عملیات کشاورزی همچنان به گسترش ادامه میدهند
زیرا تقاضای کشاورزان و مشتریان، بهره وری و کیفیت بالاتر محصولات غذایی را نیز
طلب میکند. در نتیجه گسترش شهرها و توسعه کشاورزی موجب پاکسازی بیشتر جنگلها به
منظور توسعه فعالیتهای آنها می شود.
برنامه ریزی استفاده از زمین که بر تکنیک های توسعه سازگار با محیط
زیست تمرکز دارند، همانند کشاورزی در شهرها و کاهش توسعه شهرک و شهرنشینی، می
تواند باعث کاهش جنگل زدایی شود.
سازمان حفاظت محیطزیست باید محدوده مناطق حفاظت شدهای را که به
علت نبوِد کافی آب و غذا رویش پذیر نیستند کاهش دهد.
برای حل مشکل کمبود چوب، دو راهکار، یعنی واردات
و زراعت چوب را میتوان پیشنهاد داد که به گفته کارشناسان مربوطه، زراعت پاسخگوی
نیاز کشور نیست. « برای ساماندهی وضعیت
موجود، سازمان جنگلبانی باید به فرآیند خرید و فروش چوب نظارت کافی داشته باشد و
در کنار آن نیز سازمانهای دیگر هم باید همکاری کنند چراکه یک نهاد به تنهایی نمیتواند
از عهده این کار برآید. باید در مرحله نخست نوع چوب درختان و نحوه
پوشش جنگلها از نظر جنس چوب شناسایی و تحقیقات نسبت به آنها انجام گردد.در صورت
نیاز جامعه به تولید مجدد کاغذ و چوب حداقل از درختانی استفاده شود که جنس چوب
آنها سخت نباشد و یا اینکه عمر درخت به پایان رسیده باشد . که در اینجا باید
بلافاصله بعد از قطع این درختان ، درختانی با جنس سخت تر و مقاومتر جایگزین آنها
کاشته شود. در حال حاضر جامعه ما نیازمند فرهنگسازی هست و حفظ منابع طبیعی و زیست
محیطی نیازمند اقدامات پیشگیرانه و مستمر است. باید همه سعی کنیم که فرهنگ حفاظت و نگهداری از منابع طبیعی و بهرهگیری اصولی
از محیط زیست را یاد بگیریم و این مهم در مرحله اول بر عهده مسئولان ذیربط، فعالان
این عرصه و سپس رسانه های نوشتاری و بویژه دیداری است.
آگاه کردن مردم از خسارت هایی که به جنگل هابه علت کم توجهی در این عرصه به کشور ا
وارد میکنند، ضروری است، چرا که تخریب
محیط زیست و طبیعت علاوه بر ضرر و زیان برای نسل حاضر باعث کاهش ذخایر طبیعی برای
نسلهای آینده میشود .
سیاستهای اجرایی که برای
توسعه بخش منابع طبیعی در اولویت قرار دارند، عبارتند از:
1. جلوگیری از تغییر کاربری مراتع و جنگل ها که در نهایت موجب
تخریب طبیعت میشود و در راستای توسعه پایدار نیست.
2. اعمال تسهیلات مالی و بانکی برای بهره برداران عرصههای مرتعی
و جنگلی.
3. تقویت و اهمیت بیشتر به بیمه محصولات جنگلی و مرتعی.
4. ارتقای میزان آگاهی مرتع داران و جنگل نشینان با ارائه آموزشهای
علمی و عملی.
5. ساماندهی دامداران ساکن در عرصههای جنگلی و مرتعی در جهت
کاهش اتکای دام به مرتع و جنگل.
6. شناسایی پتانسیل جنگل نشینان و مدون ساختن دانش بومی آنان و
تلفیق با شیوههای نوین علمی و لحاظ کردن آنها در تدوین طرحها و برنامههای
اجرایی به منظور مشارکت بیشتر اهالی در راستای رسیدن به اهداف
موردنظر.
7. جایگزینی سوخت فسیلی به جای چوب، به عنوان تأمین کننده سوخت
روستاییان بویژه در مناطق جنگلی.
8. کاهش کشت دیم در جنگلها و مراتع و توسعه جنگل کاری مصنوعی و
احیا و غنیسازی جنگلهای طبیعی.
حفظ جنگل در "برداشت"،
"داشت" و "کاشت" است و اگر از جنگل برداشت داریم، باید
"کاشت" هم داشته باشیم؛ اکنون چندین سال است که مسئولان گفتهاند نباید
از جنگلها برداشت داشته باشیم، بنده با این موضوع کاملاً مخالفم! آیا به نظر شما
این راه حل مناسبی هست برای آینده و سالیان دور؟؟؟؟
جنگلها مادر
رودخانهها هستند، هر کجا که جنگل وجود دارد چشمهسار ایجاد میشود. بارانهای
شدید با نبود پوششهای گیاهی و فرسایش خاک، سیلها را روان میکنند. بازدارندگی یعنی باید مدیریت صحیح برای جنگلها تعیین میکردند،
بهعنوان نمونه میگویند از ۴ دهه پیش تاکنون ۵ میلیون هکتار از جنگلهای کشورمان کاهش یافته و
یا از سال گذشته تا امسال این میزان از حجم درختان جنگلی کم شده بنابراین مدیریت
درست نداریم، چنانچه مدیریت صحیحی باشد بهنحو درستی بهرهبرداری میشود و جنگل و
چوب مورد نیاز داخل هم داریم، اما چون مسئولان قدرتشان نمیرسد لایحه عدم بهرهبرداری
از جنگل تا چندین سال آینده را به مجلس ارائه دادند که این طرح بسیار تأسفبار
است، چرا؟ زیرا با این اقدام دیگر مأموری حافظ جنگلها نیست و امکان دارد افرادی
شبها غیرقانونی در صدد قطع درختان باشند. جنگلها نیاز به بازدارندگی بسیاری
دارند که در آنها دزدی و خیانت نکنند.
استفاده از آب دریا
برای تامین آب مورد نیاز کشاورزی به جای حفر چاه های عمیق که باعث پایین بردن و به
اتمام رساندن آبهای زیرزمینی میشود ، یکی دیگر از پیشنهادات میباشد. هماکنون در
جنوب کشورمان مرتع نداریم و قیمت گوشت قرمز هم بسیار بالاست اما میتوانیم از آب
خلیجفارس برای پرورش میگو استفاده کنیم و از مرز ۲ هزار کیلومتر در این منطقه برای ایجاد کانال
بهرهبرداری کرده و با توجه به عدم کاشت ذرت، جو و مرتع بهدلیل کمبود آب ،سالی دو
مرتبه میگو پرورش دهیم و حتی صادر کنیم.
چرا جنگلهای اروپا رو به افزایش است؟ دولت در این کشورها جنگلزایی را جدی گرفته و مردم نیز همراهی
کردهاند. تمام! در واقع در هر کدام از این کشورها و با توجه به شرایط خاص هر
کدام، عوامل خاص جنگلزدایی و موانع جنگلزایی شناسایی شدهاند و سپس در مورد آنها
قوانینی وضع شده است.
در برخی از
این کشورها چرای بی رویه دام موجب جلوگیری از رشد پوشش گیاهی بوده است. بنابر این
مناطقی که در صورت تغییر الگوی چرا امکان جنگلزایی داشتهاند، شناسایی شده و
قانون منع چِرا در آن اعمال شده است. در برخی دیگر، گسترش زمینهای کشاورزی بدون
دقت به توانِ زمین و هزینه تأمین منابع آبی موجب فرسایش خاک و نابودی جنگلها بوده
است.قوانین متناسب با آن نیز اعمال شده است، البته به گونهای که مشوق مردم نیز
باشد. یارانههای دولتی و
معافیتهای مالیاتی، متناسب با منافع کشاورزان و دامداران تنظیم شده است تا نقشه
آمایش سرزمینی که از سوی متخصصان در مورد مزیت نسبی مناطق مختلف کشور تهیه شده
است، اجرایی شود. مثلاً به کسانی که جنگلزایی کنند و درخت بکارند، یارانه داده میشود،
یارانهای بیش از آنچه به کشاورزان داده میشود. علاوه بر این، پیشگیری از وقوع
آتشسوزی در جنگلها و ایجاد سازوکار دقیق برای مقابله «فوری» با قطع درختان نیز
از اهمیت بالایی برخوردار است. در واقع ورود دولتها
عمدتاً زمانی موفق بوده است که با تنظیمِ مناسبِ قوانین، اجرای آن نه فقط به نفع
کشور بلکه به نفع خصوصی شهروندان بوده است. در شرایطی که هزینههای کشاورزی در یک
ناحیه بالا است و یارانه دولت نیز اندک، مالک زمین تصمیم میگیرد درخت بکارد تا
یارانه بیشتری نیز دریافت کند. اولاً جنگلزدایی
نه فقط از سوی شهروندان عادی، بلکه از سوی شرکتهایی صورت میگیرد که سود زیادی
در استفاده از چوب درختان یا شهرکسازی در مناطق جنگلی دارند. طبیعی است تنها قدرت
دولت میتواند مانع از اقدامات آنها شود. ثانیاً حکومتها میتوانند با افزایش
پوشش گیاهی به ویژه جنگلها ،که به گسترش
منابع آبی و پاکسازی هوا میانجامد، هزینههای تأمین سلامت شهروندان را کاهش داده
و سرمایه کشور را با جذب گردشگر و سرمایهگذاری خارجی افزایش دهند در حالی که
افزایش بیابانها به معنای افزایش هزینه دولت در حوزههای مختلف است.
ایران تعداد
زیادی کارشناس بسیار شایسته در همه رشته های مربوط به محیطزیست دارد. اما درصد
ناچیزی از سیاستگذاران، متعهد به اتخاذ تصمیمگیری های سیاسی و مالی در سطوح
بالای دولتی هستند. واضح است که رهبران ایران باید به اتفاقنظر درزمینهٔ باز
توسعه محیطزیست برسند و دولت جمهوری اسلامی در این شرایط اضطراری موظف است برنامه
های عملیاتی مناسب را تنظیم و نسبت به طرح های کارشناسان خبره محیط زیست فراگوش
داده وآنها را اعمال کنند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر