تالاب یا
مرداب انزلی معروف به «تالاب لاله مردابی» با مساحت حدود ۲۱هزار هکتار
واقع در استان گیلان از سال ۱۳۵۴جزو تالابهای بینالمللی تحت حفاظتشده بهشمار میرفت و
مهمترین منبع تکثیر و تولید ماهیان خاویاری و استخوانی دریای خزر است. این تالاب بهدلیل موقعیت جغرافیایی بینظیر
خود از نظر میزان بالای رطوبت و آب با هیچیک از تالابهای ایران قابل مقایسه نیست.
از این رو محل تخم ریزی آبزیان، پناهگاه و مأمن پرندگان بومی و مهاجر است.
علاو ه بر تمامی این مزایای بیهمتا، تالاب انزلی مهار کننده سیلهای
ویرانگر و تعدیل کننده آب و
هوای منطقه است .تالاب انزلی بهدلیل وجود بیش از ۱۰۰گونه پرندگان،
۵۰گونه ماهی و ۱۰۰گونه موجودات
گیاهی بهعنوان یک اکو سیستم بینظیر طبیعت نقش تصفیه خانه و خودپالایی طبیعی
تالاب و رودخانههای منتهی به دریای خزر را هم بهعهده دارد.
در رابطه با نقش بیبدیل و بیهمتای تالاب انزلی در گذشته، همین بس که بگوییم این
تالاب از چنان جایگاهی در زیست بوم ایران برخوردار بود که کارشناسان بینالمللی در
کنفرانس رامسر تأکید داشتند که این تالاب به تنهایی علاوه بر تأمین آب آشامیدنی
ایران توانایی و ظرفیت تأمین آب آشامیدنی چند کشور همسایه را نیز میتواند بهعهده
بگیرد.
به نظرتون با شنیدن ریختن ضایعات
کشتارگاهی ، پسماندها و نخالهها ، فاضلابهای صنعتی و خانگی و بیمارستانی در
تالاب انزلی ، تصرف اراضی و ساخت و ساز در حریم تالاب، آتش زدن نیزارها با هدف
تصرف و تغییر اراضی ملکی ، جلوگیری از برداشت بی رویه آب از تالاب و رعایت حقابه
تالاب چه به سر این عروس تالاب گیلان داره میاد؟؟؟؟؟؟؟
عمده ترین آلودگی تالاب انزلی از طریق
فاضلاب های ریخته شده در رودخانه پیربازار که از دو رودخانه کوچکتر گوهر رود و
زرجوب منشا می گیرد، منتقل می شود و فاضلابها و آلاینده های شهرستان بندرانزلی،
فومن، صومعه سرا، رشت و ماسال نیز به این تالاب می ریزد که حجم زیاد این رسوبات،
زباله و فاضلاب موجب شده است تا تالاب بین المللی انزلی کارکرد واقعی خود را از
دست بدهد.
البته تمام مواردی که گفته شد ، مشکلات
تازه ای نیست.اینها چندین و چند بار از سال های گذشته به طور مرتب گفته شده و
اخطارهای لازم داده شده تا به کنون.منتها کو گوش شنوا؟؟؟ کجاست احساس مسئولیت؟؟؟؟؟ کی بودجه هارو بذاره جیبش؟؟؟؟ اصلا تالاب مهم نیست که منافع
خودمونو بچسبیم!!!!!
این اطلاعاتی که بهتون ارائه میدهم
برای سال 2011 هست :
ورود سالانه حدود 30 میلیون متر مکعب
فاضلاب شهری، 15 هزار تن انواع کودهای شیمیایی، 400 لیتر سموم کشاورزی، فاضلاب 50
کارخانه، ورود گونه غیر بومی مهاجم به نام آزولا و آلودگی صوتی و نفتی از تردد
قایقهای موتوری، رسوب حاصل از فرسایش خاک مناطق بالادست تهدیدی جدی در سال های آتی برای نابودی تالاب انزلی است . (کارشناس
ارشد محیط زیست گیلان این آمار را ارائه کرده بود).
اما امروزه
بعد از گذشت چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی علاوه بر نابود شدن عرصه زیادی از
این اکو سیستم بینظیر طبیعت، از این تالاب غارت شده لجن زاری بیش نمانده است بهنحوی
که عمق ۱۱متری این
تالاب در بسیاری از قسمتهای آن به ۳۰الی ۴۰سانتیمتر و در برخی از قسمتها به خشکی کامل رسیده است.
«نفس های آخر عروس تالابهای ایران» از
چنین جنایات تاریخی با وقاحت تمام در امان نیست : «عروس تالابهای ایران حالا بوی
تعفن میدهد. کمبود آب ورودی به تالاب انزلی سبب شده این اکو سیستم طبیعی به
لجنزاری تبدیل شود که هر لحظه ممکن است نفس آخر را بکشد. حجم رسوبات تالاب انزلی،
بنا بر آمارهای اعلام شده از سوی سازمان حفاظت محیطزیست کشور به یک میلیارد و
۲۰۰میلیون مترمکعب رسیده که اگر میزان ورود سموم کشاورزی به این تالاب اضافه شود
این عدد بسیار بیشتر میشود. سالانه ۷۰۰هزار تن رسوب وارد تالاب انزلی میشود که
باعث شده عمق تالاب طی چند دهه گذشته از ۱۰متر به ۲متر و در برخی از قسمتها به
خشکی کامل برسد .
در توضیح
ابعاد عظیم و غیرقابل باور انبوه لجنی که هماکنون در تالاب انزلی روی هم انباشته
شده است رسانههای حکومتی ناگزیر اینگونه پردهبرداری میکنند:
فقط در غرب
تالاب انزلی حداقل باید سه میلیون تریلی لجن خارج کنیم تا تالاب به خودپالایی برسد.
تالاب انزلی
از هماکنون به یک خطر بالقوه زیست محیطی برای مردم و کشاورزان منطقه تبدیل شده
است. در این باره رسانههای حکومتی از جمله خبرگزاری حکومتی ایسنا ۱۰تیرماه ۹۸بهصراحت
اعلام میکنند: «معضلات زیست محیطی تالاب انزلی به همین امر محدود نشده و در مقیاس
بزرگتر سلامت و بهداشت جوامع محلی بسیار متراکم پیرامونی خود را نیز تهدید میکند.
مهمتر اینکه ناآگاهی و عدم
کارشناسی دقیق مسئولان دولت در مورد طرح بایوجمی جهت پاکسازی تالاب از لجن،باعث
شده دست به اقدامات ویرانکنندهای زده
اند که بر این اساس موجی از اعتراضها و مخالفتهای مردمی و حامیان محیطزیست
را برانگیخته است.
در این باره
خبرگزاری حکومتی ایسنا در تیرماه ۹۸ بعد از اعتراف
به نابودی یکی از ارزشمندترین اکو سیستمهای طبیعی میهن پرداخته و از آن اینگونه
رونمایی کرد: «سازمان حفاظت محیطزیست درصدد آن است که از طریق روش «بایوجیمی» عمق
لجنها را کاهش دهد اما فعالآن محیطزیست نسبت به خطرات احتمالی این طرح برای
سلامت آبزیان و شهروندان این منطقه نگران هستند و معتقدند که ترکیب به کار رفته در
روش «بایوجیمی» سرطانزاست .
توضیح اینکه
روش بایوجیمی یک روش بیولوژیک تسریعیافته است که به میزان محدودی باعث حذف لجنها
از کف تالاب میشود اما بهدلیل استفاده از دی اکسید تینانیوم در این ترکیب موجب
بروز بیماری سرطان در بین جوامع محلی خواهد شد.
کارشناسان
محیطزیست معتقدند نتیجهگیری و ارزیابی اثرات بازخورد استفاده از هر گونه ماده
اعم از زیستی و غیرزیستی در یک زیست بوم به مدتها زمان نیاز دارد تا آثار مخرب خود
را ظاهر نماید از این رو آثار و نشانههای این اقدام ضدبشری دولت در حال حاضر خود
را بارز نکرده است و باید آنرا بهعنوان یک خطر بالقوه محیطزیستی در نظر گرفت.
در این باره خبرگزاری
حکومتی ایسنا در تیرماه ۹۸با اذعان به
اینکه بایوجمی یک روش شیمیایی و فوقالعاده خطرناک است و در این رابطه اعتراف میکند: «نهصد میلیارد تومان اعتبار اختصاص یافته به
اجرای طرح بایوجمی در تالاب انزلی به پروژههای اولویت دار زیست محیطی گیلان
اختصاص پیدا کند. گویا جیب برخی از این اعتبار نهصد میلیارد تومانی در حال پر شدن
است اما مشکلی از حجم مشکلات زیست محیطی مردم گیلان کاهش پیدا نکرده و نگرانیهای
فراوانی پیرامون عواقب اجرای آن نیز در استان ایجاد شده است .
همین منبع در
ادامه به نمونه دیگری از این غارتگریهای حکومتی اعتراف و اضافه میکند : هشت میلیارد تومان از
اعتبارات دولتی اختصاص یافته به گیلان از محل اسناد دولتی بهعلت عدم پیگیری برخی
از دستگاهها و دریافت آن در زمان مقرر سوخت شده است .
شایان یادآوری
است که دورنمای بسیار تیره و تار این تهدیدات زیست محیطی،آن زمان روشنتر و برجستهتر
خواهد شد که بدانیم بحرانها و چالشهای ناشی از فجایع زیست محیطی همهگیر بوده و
تقریباً تمام شهرها و مناطق اطراف آن را در برخواهد گرفت. در این باره هم سایت
حکومتی دیار میرزا در تیرماه ۹۸با عنوان «نگاه
آزمایشگاهی دولت به گیلان جای تأسف دارد» آنرا مترادف و مشابه فاجعه چرنوبیل
دانسته و اضافه میکند: «نگوییم طرح بایوجیمی، بگوییم حملهٔ بایوجیمی که یادآور
حادثهٔ چرنوبیل است و انقطاع نسل، شیوع سرطانها و جهش ژنتیکی در پی دارد . خوشبختانه پس از گذشت چندین ماه از
این پروژه دادستان بندر انزلی پس از دستیابی و به نتیجه رسیدن مضرات و خطرات
احتمالی ناشی از روش بایوجمی دستور توقف اجرای اینکار را در آذر ماه داده که فکر
کنم نوش دارو پس از مرگ سهراب بوده.( همه جای دنیا اول مطالعاتشان را در زمینه
پروژه یا کاری که در مرحله پیشنهاد است انجام میدهند و بعد نتیجه گیری میکنند اما
برای ایران همیشه برعکس.اول به صورت عملی اقدام میکنند و بعد که اثرات مخرب را
مشاهده کردند جلوگیری میکنند. هزینه های پوچ و بی برنامه !!!!!
خبرگزاری
ایسنا در ادامه ضمن اذعان به اینکه تالاب انزلی
از سال ۱۳۷۲ بهدلیل ضعف
شدید تنوع زیستی در لیست سیاه مونترو قرار گرفته است وجه دیگری از وخامت وضعیت
تالاب را این چینن بازتاب میدهد: سالانه ۵۸۰هزار تن
رسوبات از ۴۰۰۰کیلومتر حوضه
آبریز به تالاب انزلی میریزد همچنین فاضلابهای پنج شهر اطراف تالاب بهویژه رشت
و انزلی (تا ۸۰درصد)، وارد
این تالاب میشود. افزون براین، مقصد فاضلاب ۲۳۸روستا بهصورت
مستقیم یا غیرمستقیم تالاب بینالمللی انزلی است. ورود فاضلابهای خانگی در کنار پسابهای
صنعتی و سموم کشاورزی به تالاب انزلی منجر به تشکیل رسوبات آلی بهویژه در غرب و
مرکز تالاب شده است .
این منبع
حکومتی با اعتراف به اینکه در غرب تالاب انزلی حداقل باید سه میلیون تریلی لجن
خارج کنیم تا تالاب به خودپالایی برسد اضافه میکند: «بازدیدها از تالاب انزلی
نشان میدهد که در حال حاضر کاهش عمق تالاب انزلی بهحدی است که در بیشتر نقاط
تالاب امکان تردد قایق وجود ندارد و برای همین در برخی نقطهها سعی شده از طریق
برداشت لجنها و رسوبات مسیر حداقل برای تردد قایقها بازگشایی شود. از سوی دیگر
کمآبی تالاب انزلی تا حدی پیش رفته که در بخشهایی از تالاب از نیلوفرهای آبی که
سالانه هزاران نفر را برای بازدید به سمت تالاب میکشاند، خبری نیست .
در کنار تمامی
این فجایع دردناک همچنین باید به پروژههای ضد ملی توسط سپاه پاسداران اشاره کرد
که علاوه بر از بین رفتن زمینهای کشاورزی مردم محل، خود نقش تعیینکننده در انهدام
و نابودی تالاب انزلی داشته است.
در این باره
خبرگزاری حکومتی مهر ۱۸دیماه ۹۷در مطلبی با
عنوان « سد لاسک رنجی افزون بر تالاب انزلی» با اعتراف به اینکه گیلان به سمت
اوضاع و احوال دریاچه ارومیه و خوزستان پیش میرود درباره عواقب
احداث سد لاسک و اثرات نابود کننده بعدی.ان.اینچنین مینویسد:
زیر آب رفتن
سه روستای لاسک، کلوان و ویسرود با جمعیتی بیش از ۱۶۳۰نفر، همچنین
کمبود آب در۷روستای
زیرمجموعه روستای لاسک، دفن شدن بیش از ۶۶هکتار شالیزار منطقه و
۴۳هکتار اراضی
باغی و چایکاری در مخزن سد .
خبرگزاری مهر
در ادامه اضافه میکند: «خسارتهای ساخت این سد به همینها ختم نشده بلکه علاوه بر
کاهش قابل توجه آب ورودی به تالاب با ارزش جهانی انزلی و اثرات آن، ۱۰۰هکتار از
شمشاد های جنگل ارزشمند هیرکانی که در شمار گونههای ممنوعالقطع بوده نیز با
اجرای این پروژه نابود میشوند .
تالاب انزلی
که تا پیش از این، یک ثروت طبیعی و نعمت بسیار بزرگ در این قسمت از میهن ما بهشمار
میآمد اکنون به مصیبتی مرگبار برای خطه قهرمان گیلان تبدیل شده و میرود که به
فاجعهیی فراملی تبدیل شود.
رشد نگران کننده گیاه سنبل آبی در مناطق مختلف تالاب انزلی که اگر به
موقع ، در کمترین زمان ممکن از داخل تالاب ریشه کنی و جمع آوری و کنترل نشود ،
آسیب بسیار جدی و خطرناکی رو از طریق ورود سموم خطرناک به تالاب و گونه های زیست
محیطی وارد میکند.
همچنین رشد بی رویه سرخس آبی یا «آزولا» به عنوان یک گیاه آبزی که مانع رسیدن
نور و اکسیژن به محیط آبی تالاب انزلی شده و محیط را برای آبزیان مختلف آن بسیار
نامناسب ساخته است.خوشبختانه در
این مورد اقدامات نسبتا مناسبی با همکاری و معاونت مرد بومی و منطقه صورت گرفته که
قابل ملاحظه میباشد.
اخیرا با کاهش
عمق آب حاشیه تالاب، بعضی از کشاورزان از این فرصت استفاده
کرده و اراضی حاشیه تالاب را به شالیزارهایشان اضافه کنند و این موضوع یکی از
دغدغههای زیست محیطی به حساب میآید. بعضی از افراد سود جو برای اینکه بتوانند حاشیه تالاب را به اراضی
خود اضافه کنند اقدام به سوزاندن نیزارهای اطراف این منطقه میکنند که این امر
خود باعث از بین رفتن زیستگاههای پرندگان مهاجرو آبزیان شده است؛ به طوری که به
گفته افراد بومی این منطقه اخیرا شاهد کاهش مهاجرت پرندگان و گردشگران به این
منطقه هستیم. اگر خاطرتان باشد در شهریور ماه تقریبا
نزدیک به 10 هکتار اراضی تالاب انزلی در آتش سوخت .
و اخیرا که پروژه راه آهن رشت – انزلی
که مطمئنا صدمات زیادی خصوصا احتمال افزایش خشک شدن تالاب انزلی را در پی خواهد
داشت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر