Translate

۱ شهریور ۱۳۹۸

کولبری؛ روایت فروش زندگی برای نان

درد امانش نمی‌دهد. انگشتانش سیاه شده و برخی از آنها افتاده‌اند. باید آنها را قطع کند، اما تأمین هزینه جراحی برایش دشوار است.
این روایتی است فشرده از وضعیت کاک احمد، کولبری که زمستان گذشته در میان برف‌ها گیر کرد و انگشتانش را سرما برد. حالا و بعد از گذشت چند ماه هر ۱۰ انگشت او بو گرفته‌اند و یکی‌یکی می‌افتند. کاک احمد که خانه‌نشین شده، از یک سو باید با دردی کنار بیاید که توان انجام معمولی‌ترین کارهای روزمره و شخصی را از او گرفته و از سوی دیگر باید دغدغه تأمین مخارج زندگی را داشته باشد.

تصویری از دست‌های احمد راضی، عکس از «ابراهیم علی‌پور»

احمد راضی، کولبر اهل شهر نودشه است که اکنون در مریوان زندگی می‌کند و این روزها عکس دست‌هایش در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود. نودشه شهری کوچک از توابع شهرستان پاوه در منطقه صفر مرزی ایران و عراق است. تا چند ماه پیش تنها راه درآمد کاک احمد مانند هزاران نفر دیگر از مردم مناطق مرزی غرب و شمال ‌غرب ایران، شغل طاقت‌فرسا و غیرانسانی کولبری بود، اما اکنون با وجود شرایطی که برای دستانش به وجود آمده، قادر به انجام همین کار هم نیست.
کاک احمد به جز یک خواهر که ازدواج کرده و در مریوان زندگی می‌کند، کس و کار دیگری ندارد. او در شهر مریوان پیش دوستانش زندگی می‌کند. هفت ماه پیش (زمستان ۹۷) در یک نیمه‌ شب، کاک احمد همراه یکی دیگر از دوستانش برای کولبری به یک مسیر خیلی خطرناک کوهستانی می‌رود. از زیادی برف و تاریکی مسیر، آنها گم می‌شوند. در میانه راه بار او هم از روی دوشش به پایین کوه سقوط می‌کند. او سعی می‌کند برود و بارش را پیدا کند، اما در میان برف‌ها گرفتار می‌شود.
کاک احمد نمی‌تواند دوباره خود را به بالای کوه و پیش دوستش برساند. به همین دلیل به ناچار شب را همان‌جا کنار بارش می‌گذراند. از شدت سرما چندین بار حالت بیهوشی و خواب او را فرا می‌گیرد و هنگامی که سرش میان برف‌ها می‌افتد، دوباره بیدار می‌شود.
صبح، هنگامی که هوا روشن می‌شود، دوستان کاک احمد به دنبالش می‌آیند و او را پیدا می‌کنند. آنها بعدازظهر او را به بیمارستان می‌رسانند، اما دیگر کار از کار گذشته و سرما انگشتان کاک احمد را از بین برده.
یک عکاس به نام ابراهیم علی‌پور، برای اولین بار در روزهای گذشته عکس دست‌های کاک احمد را منتشر کرده و از مردم خواسته است برای تأمین هزینه‌های عمل جراحی قطع انگشتان کاک احمد، به او کمک کنند.
کاک احمد هیچ‌گونه بیمه خدمات درمانی‌ای نداشته و برای همین، تأمین هزینه‌های عمل جراحی برایش میسر نبوده است، اما با همت و کمک‌های مردمی، تنها در عرض ۱۰ ساعت هزینه لازم برای عمل جراحی او جمع‌آوری شده و قرار است او شنبه پیش رو، عمل شود.
با وجود این اقدام تحسین برانگیز مردم، سوال اینجاست که شهروندان تا چه زمانی باید وظایف دولت را بر عهده بگیرند؟ مسئولیت دولت در قبال این به ظاهر شهروندان که از هیچ حقوق شهروندی‌ای برخوردار نیستند چیست؟ کاک احمد بعد از عمل وقتی تمام انگشتانش را برای همیشه از دست می‌دهد، باید برای تأمین هزینه‌های زندگی خود چه کند؟ کاک احمدها مناطق مرزی کم نیستند، راه‌کار دولت برای حمایت از آنها چیست؟

یک عکاس به نام ابراهیم علی‌پور، برای اولین بار در روزهای گذشته عکس دست‌های کاک احمد را منتشر کرد
زندگی کاک احمد، آیینه وضعیت اسفناک هزاران کولبری است که پرسش‌های زیادی درباره شرایط زندگی آنها وجود دارد.
به گزارش سازمان حقوق بشری هنگاو، از آغاز سال میلادی ۲۰۱۹ تاکنون بیش از ۵۰ کولبر جان باخته و ۱۱۹ کولبر زخمی شده‌اند. از این تعداد، کشته شدن ۲۸ نفر از کولبران و زخمی شدن ۹۸ نفر از آنان، بر اثر تیراندازی مستقیم نیروهای مرزبانی و سپاه بوده است.
این آمار نشان می‌دهد در کنار تمام حوادثی که هر لحظه جان کولبران را تهدید می‌کنند، تیراندازی نیروهای مرزبانی و سپاه بیشتر از عوامل دیگر باعث مرگ و میر آنان می‌شود.
در یکی از آخرین موارد کشتار کولبران، حدود دو هفته پیش کولبری ۱۶ ساله به نام اسماعیل ساوجی که تنها نان‌آور خانواده‌اش بود، توسط نیروهای مرزبانی به قتل رسید.
آمار مشخصی از تعداد کولبران وجود ندارد، اما سید احسن علوی، نماینده مردم سنندج در مجلس، تیر ماه ۹۸ گفت که تعداد آنان روز به روز بیشتر می‌شود. او شمار کولبران را تنها در استان کردستان بیش از ۱۰۰ هزار نفر اعلام کرد.
کولبری به خودی خود با مشکلات و چالش‌های عدیده‌ای روبه‌روست و کوچک‌ترین حادثه‌ای می‌تواند به مثابه به خطر افتادن وضعیت زندگی و معیشت یک خانواده چند نفره تلقی شود.
کولبران روزانه جانشان را کف دستشان می‌گذارند و از خانه خارج می‌شوند. آنها زندگی امروزشان را می‌فروشند برای خریدن نان فردایشان. هر خداحافظی با خانواده و بستگان ممکن است به معنی آخرین دیدار و آخرین خداحافظی باشد، زیرا باید از هفت خوان حوادثی چون کشته شدن توسط نیروهای مرزبانی و سپاه، سقوط از ارتفاع، گیر کردن در برف در زمستان و سرمازدگی، غرق شدن در رودخانه، رفتن روی مین‌های بازمانده از زمان جنگ، گذشتن از مسیرهای صعب‌العبور کوهستانی و …، بگذرند. تمام این‌ها هم تنها برای مبلغ ناچیزی (حدود ۵۰ تا ۱۲۰ هزار تومان) اجرت است برای ساعت‌ها حمل بار بر روی دوش‌هایشان.
دولت جمهوری اسلامی با بی‌مسئولیتی نه تنها کاری برای این مناطق محروم نمی‌کند که از فقر شدید حاصل از تقسیم نکردن عادلانه ثروت و نگاه امنیتی رنج می‌برند، بلکه با آزاد گذاشتن دست نیروهای مرزبانی و سپاه برای تیراندازی به سمت کولبران، شرایط را بیش از آن چه هست، برای این قشر آسیب‌پذیر جامعه دشوار می‌کند.
کولبری اما بسیار فراتر از یک عبور ساده از مرز و ورود و خروج کالا برای مبلغی ناچیز است که دولت به بهانه حفاظت از مرزها و جلوگیری از قاچاق، نوک پیکان سلاح‌هایش را به سمت کولبران گرفته است.
عوامل و بسترهای به وجود آورده پدیده کولبری نیازمند تحقیق و بررسی دقیق‌اند. معضل کولبری را می‌توان از دو منظر مختلف مورد بررسی و واکاوی قرار دارد:

– نقش دولت و سیاست‌هایش در مناطق محروم و مرزی

– نقش سپاه و باندهای قاچاق حکومتی

کولبری، پیشه‌ای است که بیشترین آسیب را برای مردم فقیر و محروم مرزنشین به همراه دارد؛ اما بیشترین سود را برای دولت و دلالان. کولبران تنها جابه‌جا کننده بار هستند و صاحب آن نیستند و فقط به خاطر حمل آن، مبلغ ناچیزی دستمزد دریافت می‌کنند. برای یافتن سر منشأ کولبری باید این سوال را پرسید که: چه کسی سفارش‌دهنده باری است که کولبران با خود حمل می‌کنند؟ چرا با آنها مقابله نمی‌شود؟ آیا اگر واقعا قصد دولت و سپاه جلوگیری از قاچاق است، آسان‌تر نیست به سراغ این منشأ سفارش بار بروند؟ آیا غیر از این است که سپاه به عنوان بزرگ‌ترین دارنده شبکه قاچاق در کشور در پس پرده این وضعیت قرار دارد و بیشترین سود را از آن می‌برد؟ آیا تنها راه قاچاق در مناطق کُردنشین، به کولبری خلاصه می‌شود؟ مگر بارها در مورد تانکرهای قاچاق سوخت سپاه که در مرزهای کردستان تردد می‌کنند و اغلب موجب رخ دادن حوادث ناگوار نیز شده‌اند، خبرهایی منتشر نشده و مردم اعتراض نکرده‌اند؟ چرا هیچ اراده‌ای برای مقابله با آنها وجود ندارد؟
پوشیده نیست که قاچاق کالا در مرزهای شمال ‌غربی و غربی ایران که عمدتا چهار استان کردستان، آذربایجان غربی، کرمانشاه و ایلام را در بر می‌گیرد، تنها به روش کولبری خلاصه نمی‌شود. یکی از بزرگ‌ترین شبکه‌های قاچاق، تانکرهای سوخت و کاروان‌های ماشین‌هایی هستند که عمدتا شبانه در مسیرهایی ویژه و در مقیاسی بسیار وسیع‌تر به قاچاق می‌پردازند. آیا دولت، سپاه و نیروهای مرزبانی از این موضوع بی‌خبرند یا این که نفعی در آن دارند؟
از سوی دیگر کالاهایی که توسط کولبران وارد ایران می‌شوند به کجا فرستاده می‌شوند؟ به دست چه شخص یا اشخاصی می‌رسند؟ در کدام بازارها توزیع می‌شوند؟ این بازارها تحت کنترل چه افراد یا سازمان‌هایی هستند؟ غیر از این است که دولت هر گاه نیاز باشد از کولبران برای مقاصد خاص بهره می‌برد؟
خبرگزاری تسنیم، وابسته به سپاه پاسداران، تیر ماه ۹۶ خبری منتشر کرد با این تیتر: «سود قاچاق کولبران در جیب تجار بزرگ تهران».
در این گزارش اشاره شده است که این فعالیت‌ها (سفارش کالا و واردات آن) عمدتا توسط حلقه‌های ثروتمند قاچاق سازماندهی می‌شود که در تهران و شهرهای بزرگ ساکن هستند.
همچنین سود واردات کالا توسط کولبران در سال ۳.۶ میلیارد دلار است که بیشتر آن نه عاید کولبران، بلکه عاید تجار بزرگ در شهرهای بزرگ ایران می‌شود.
اسفند ماه سال ۹۷ هم خبری منتشر شد مبنی بر واردات کیت‌های آزمایشگاهی توسط کولبران.
محمد صاحب‌‌الزمانی، رئیس انجمن دکترای علوم آزمایشگاهی ایران در این باره با اشاره به مشکلات آزمایشگاه‌های تشخیص پزشکی کشور در تأمین هزینه‌ها و ندادن مطالبات آنها توسط سازمان تأمین اجتماعی گفت:
«الان به گونه‌ای شده که آزمایشگاه‌ها پول به کولبران می‌دهند تا برای آنها از ترکیه و عراق کیت وارد کنند.»
بازارچه مرزی سردشت از جمله مکان‌هایی است که می‌توان لوازم و تجهیزات پزشکی را به وفور در آنجا پیدا کرد. بعد از درز خبر وارد کردن کیت‌های آزمایشگاهی توسط کولبران، روزنامه همشهری در همین زمینه در گفت‌وگویی با یک کولبر به نام هاشم روایت کرد که در ماه‌های گذشته کولبران سفارش‌های بیشتری برای آوردن وسایل آزمایشگاهی و وسایل ارتوپدی دریافت کرده‌اند.
باز بر‌می‌گردیم به سوالی پیش‌تر پرسیده شد: چرا با این سفارش‌دهندگان برخورد نمی‌شود؟ سفارش‌دهندگان دقیقا چه کسانی هستند؟ چرا در مواقع لزوم از کولبران استفاده ابزاری می‌شود؟
رسول خضری، نماینده مردم پیرانشهر و سردشت در مجلس، تیر ماه ۹۸ در اعتراض به مسدود کردن مرزهای کردستان و جلوگیری از معابر کولبری، با آگاهی از نفع کولبری برای حاکمیت و اشاره به تحریم‌های آمریکا گفت:
«بهترین راه برای دور زدن تحریم‌ها بازگشایی مرزها و استفاده از کولبران است».
سید احسن علوی، عضو هیات رئیسه کمیسیون عمران مجلس نیز در همین زمینه گفته بود:
«متاسفانه متولی واقعی برای رصد و بازگشایی بازارچه‌های مرزی وجود ندارد، این در حالی است که نحوه فعالیت بازارچه‌های مرزی می‌تواند در دوران فعلی در جهت دور زدن تحریم‌ها کمک‌حال کشور باشد.»
همه مواردی که از نظر گذشت بر یک امر دلالت دارند: اراده‌ای برای حل معضل کولبری وجود ندارد و دولت نیز رویکردی دوگانه در مقابل آن اتخاذ کرده است.
اراده حل مشکل بیکاری هم در این مناطق وجود ندارد و همچنان دست‌های پشت پرده قاچاق، بیشترین سود را از نیروی ارزان کولبری می‌برند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

پست ویژه

خطر اجرای حکم قطع انگشتان دست هادی رستمی

 *هادی رستمی به اتفاق دو زندانی دیگر مهدی شرفیان و مهدی شاهیوند که به اتهام سرقت به قطع انگشتان دست راست محکوم شده اند با خطر اجرای حکمشان د...