تالاب بندون و میانگران ایذه
مرگ تالابها، رودها، دریاها، کوهها، دشتهای
آزاد و سرزمینهای آباد و تبدیل آنها به جهنمی دستساز برای بشر امروز، محصول
مشترک انسان آگاه و نادان است.
انسان آگاهی که با دانش و فهم به جنگ برای
نابودی یک میراث طبیعی میرود تا به سودآوری بیشتری برسد و انسان نادانی که
نادانسته کمر به نابودی یک میراث خدادادی میبندد.
مرگ عامدانه هر میراث طبیعی و سکوت انسان در
برابر مرگهای اینچنینی، تلاشی است تاریک در مسیری که سرانجام به یک رویارویی
بزرگ و فاجعهبار بین انسان با خشم طبیعت ختم میشود.
یکی از عمدهترین موارد کشتار این روزها، تلاش انسان برای نابودی تالابها و عدم شناخت درست از نقش مهم و حیاتی تالابها در زندگی بشر است. هرگونه تلاش برای حذف و نابودی تالابها میتواند پیامدهای اجتماعی و معیشتی وحشتناکی برای جوامع محلی و در سطح کلان، برای یک زیستگاه ملی در پی داشته باشد. تالابها اکوسیستمهایی استراتژیک برای بشر هستند که خدمات مفید فراوانی را برای مردم، آبزیان ، پرندگان ،زیستگاه حیات وحش و ثبات اکوسیستم منطقه ارائه میدهند که هیچ اکوسیستم دیگری قادر به ارائه آنها نیست. برخی از این خدمات یا کارکردهای ارزشمند همانند حفاظت و بهبود کیفیت آب، تأمین زیستگاه برای ماهیها و حیوانات وحشی، ذخیرهگاه آب سیلابها ،حفظ جریان آب و جذب آلایندهها ، ازجمله خصوصیات طبیعی و بینظیر تالابها هستند.
درباره تالاب :
.تالاب میانگران که در بهمن ماه سال ۱۳۸۹ به عنوان پناهگاه
حیات وحش میانگران به تائید سازمان محیط زیست کشور رسید، یکی از تالاب های مطرح
کشور است که در شمال غربی استان خوزستان در شهر باستانی ایذه قرار دارد و با
مساحتی متغیر اما در حدود ۲۴۰۰ هکتار در جنوب غربی کوهپایه زاگرس در فاصله یک و
نیم کیلومتری شهر ایذه واقع شده است.
پوشش گیاهی تالاب عبارت
از نی ، تیره لوئی و تیره ،polygonaceaگیاهان مرتعی از خانواده گرامینه، بقولات خارشتر و گیاهان خانواده لگومینوز
مانند انواع یونجه یک ساله و شنبلیله است.از مهمترین گونههای
جانوری در تالاب میانگران میتوان طنجه، آنقوت، اردک نوکپهن، سرسبز، خوتکا،
فلامینگو، گاو چرانک، لک لک سفید، لک لک سیاه، باکلان و حواصیل خاکستری نام برد.
اردک مرمری، اردک سرسفید
و غازپیشانی سفید کوچک نیز از جمله پرندگان کمیاب موجود در این تالاب هستند. این
تالاب همه ساله در فصل مهاجرت پرندگان پذیرای گونههای مختلفی از پرندگان مهاجر
آبزی و کنار آبزی است.
تالاب بندون در ۳ کیلومتری شمال شرق ایذه قرار
دارد، بندون که به عنوان یک تالاب فصلی به شمار میرود. تالاب با وسعتی معادل ۱۲۰۰
هکتار در شرق شهر ایذه واقع شده است که بیش از ۱۰٬۰۰۰ نفر در قالب ۱۰
روستای بزرگ و کوچک، جامعهی محلی این تالاب را تشکیل میدهند که زندگی و معیشت
آنان روزگاری به حیات جاری تالاب وابسته بود.
تالاب در حال انقراض بندون در گذشته باستانی بخشی از هویت زیست بومی و تشکیلدهنده تمدنهای واقع در دشت ایذه بود که علاوه بر اهمیت تاریخی آن، در حال حاضر میتواند در حوزه گردشگری و ایجاد اشتغال پایدار نقش بسیار
مهمی در حیات این منطقه داشته باشد.
یکی از عمده جاذبههای خوزستان و دشت ایذه، پرندگان
مهاجری هستند که از سیبری روسیه وارد تالابهای ایذه میشوند، که همین جاذبه در
زمان حیات تالاب بهتنهایی باعث جذب گردشگران فراوانی از سراسر دنیا به خوزستان میشد.
این دو تالاب میتوانند در شرایط بد اقتصادی
فعلی شهر ایذه ، با توجه به باستانی بودن آنها در منطقه ، توریست های بسیاری را
جذب و به بهبود اقتصادی این شهر کمک شایانی کند.علاوه بر این
ویزگی ها به عنوان زیستگاهی مناسب برای حیوانات، آبزیان و پرندگان مهاجر، قابلیت
قایقرانی و ماهیگیری را برای ساکنین منطقه مهیا میکردند. که
متاسفانه یکی از تالابهای در خطر انقراض کشورمان این دو تالاب یعنی تالاب بندون و
میانگران شهرستان ایذه در استان خوزستان هستند که در ادامه به مشکلات و موانع حفظ
و بقای این دو تالاب میپردازیم.
مشکلات و موانع کلی این دو تالاب :
1-
اصل مشکل در یک دهه پیش شروع شد که در تصمیمی غیر کارشناسانه و بیسابقه
در تاریخ تالابهای ایران، ۱۳۱۲ هکتار از عرصه تالاب این زیستگاه و اکوسیستم زیبا از منابع طبیعی به اداره راه و مسکن و شهرسازی واگذار شد که به دلیل عدم توان تخصصی برای مدیریت این
تالاب، سیر قهقرایی این زیستگاه تاریخی _طبیعی آغاز و باعث شد تا صدها پرونده و
تقاضای زمین از سوی دستگاههای دولتی و خصوصی برای تصرف این تالاب تشکیل شود که
آخرین پرونده در مسیر مرگ نهایی این تالاب، تقاضای ۳۰٬۰۰۰ متر مربعی سازمان زندانها بوده است. دستهایی
پیدا و پنهان تلاش کردند تا تالاب تاریخی بندون را از بین ببرند. جوری که پرونده
تالاب بندون به کنوانسیون رامسر نرسیده، حراج شد. آنهم
تالابی که میتوانست با ثبت در کنوانسیون جهانی رامسر نهتنها حقابه آن تأمین شود،
بلکه سبب احیای معیشت جوامع محلی و ایجاد بیش از ۲٬۰۰۰ شغل پایدار در میان مردمان پیرامون در زمینههای
پرندهنگری، گردشگری و آبزیپروری شود.
2-
شرایطی برای این تالاب پیش آمد که در حال حاضر
تنها بیش از ۲۰۰ پرونده زمینخواری و تجاوز به حریم این تالاب انجام شده است که
نتیجه مصوبه نادرست شورای اداری آن زمان بود . یکی دیگر از مشکلات تالاب میانگران،
مشخص نبودن تکلیف اراضی تالاب است که کمیته رفع تداخلات باید این موضوع را بررسی و
جواب کسانی که ادعای مشاع بودن زمینهای تالاب با زمینهای خود را دارند بدهد. البته این قضیه
در آتشسوزیهای سریالی تالاب میانگران و بندون کاملا دخیل است. در
حال حاضر این تالاب به جولانگاه زمینخواری و کانون فعال ریزگرد منطقه تبدیل شده
است .
3-
شرکتهای آب و فاضلاب روستایی و شهری با حفر
بیش از ۲۰ حلقه چاه از مسببین مستقیم
خشکیدگی تالاب هستند . حفر چاههای غیرکارشناسی
توسط سازمان آب و برق و شرکتهای آب و فاضلاب شهری و روستایی ایذه در حریم و اراضی
تالاب بندون باعث خشکسالی تالاب شده است.
4-
تمام فاضلابها و پسماند شهری ایذه وارد آن میشود
که وضعیت خطرناک بهداشتی را در منطقه رقم
زده است .بروز هرگونه مورد مخاطره آمیز مانند بیماری های عفونی و مسری ، با توجه
به همجواری این تالابها با شهر ایذه میتواند سریعا وارد شهر شود و به شهروندان
سرایت کند.
5-
بنا بر اعلام فعالان محیط زیستی، حدود سه سال
است که زبالههای برخی روستاهای ایذه در تالاب بندون دپو و سوزانده میشوند که
موجب راه یافتن شیرابه زبالهها به سفرههای زیرزمینی آب و انتشار دود ناشی از
سوزاندن زباله در مناطق مسکونی شده است.
منشا اصلی این مشکل ، فقدان محل دفن زباله روستاهای حومه شرقی ایذه و
اطراف تالاب است .
روستاهای حومه شرقی تالاب با بیش از ۲۰ هزار نفر جمعیت چندین سال است که با معضل نبود
محل دفن زباله دست و پنجه نرم میکنند، مساله ای که گریبان شهر ایذه را هم گرفته
است. حدود سه سال است که زبالههای روستاها در این
تالاب، دپو و سوزانده میشود. زبالههایی که به تازگی رسانهای شده و پس از
رسانه ای شدن ، تصمیم گرفته شد که توسط دهیاری جمع آوری و حمل شدند.
به دلیل جمعیت بالای روستاهای حومه شرقی بخش
مرکزی ایذه بارها پیشنهاد اختصاص یک جایگاه برای دفع زباله به مراجع متولی داده شد
اما هیچ اقدامی صورت نگرفت. شیرابههای این زبالهها در فصل بارندگی در
تالاب نفوذ میکند و وارد سفرههای زیرزمینی میشود و در
فاصله چند صد متر آن طرفتر از طریق چاههای حفر شده، آب همین سفرههای زیرزمینی
به مصرف شرب مردم میرسد. در
حالی که این آب، انواع آلودگیها را با خود دارد و این اقدام، تهدیدی علیه بهداشت
عمومی شهروندان ایذه است. مشاهده شده که گاوهای شیری روستاییان از این
زبالهها که بسیار خطرناک و عفونی هستند و میتوانند منبع بسیاری از بیماریها
باشند، تغذیه میکنند.
7-
عدم تامین حق آبه به این تالاب ها و همچنین عدم
رسیدگی به وضعیت خشکسالی آنها از طریق مکاتبات انجام شده : فعالان محیط زیست طی یک
نامه ای خواستار تأمین حقآبه تالابهای بندون و میانگران از رودخانه کارون شدند و
درخواست دادند که طرح مهار ریزگردها که هماکنون در عرصههای فوق بحرانی جنوب شرق
اهواز در حال اجرا است، در کانونهای ریزگرد ایذه نیز اجرا شود. که متاسفانه هیچ
عکس العملی و پاسخی را از سوی نهادهای مربوطه دریافت نکردند. به طوریکه انگار این
دو تالاب به فراموشی سپرده شده و وضعیت آنها اصلا برای سازمان محیط زیست مهم نیست.
راه حل های موجود در این شرایط :
علاوه بر تأمین حقآبه،
باید برای زنده نگه داشتن تالابهای میانگران ، حفر چاههای غیرمجاز متوقف شود
زیرا دلیل اصلی نابودی تالاب بندون همین حفاری چاهها بوده است و این موضوع نباید
در میانگران تکرار شود هرچند چندین چاه در اطراف آن حفر شده است. باید جلوی ریختن فاضلاب و
پسماندهای شهری به تالاب میانگران گرفته شود و راهحل این مشکل نیز افتتاح تصفیه
خانه است، اگر مشکلات این تالاب مرتفع شود، علاوه بر کمک به محیط زیست میتوان از
آن برای جذب گردشگر و پرورش ماهی استفاده کرد، کما اینکه در سالهای نچندان دور در
این تالاب آبزیانی مانند ماهی میزیستند اما باتوجه به خشک شدن تالاب در 6 ماهه
نخست سال عملا امکان رشد آبزیان گرفته شده است که این مشکل نیز با تأمین حقآبه
تالاب در همان برهه از سال حل خواهد شد زیرا در فصلهای پاییز و زمستان این تالاب
با ریزشهای جوی کمی از حالت کرختی کنونی خارج میشود.
افتتاح پاسگاه محیط بانی
میانگران در آینده نزدیک ، نظارت روی تالاب افزایش خواهد یافت و تا حدودی جلوی این
آتش سوزی ها گرفته خواهد شد. علاوه بر این ستاد تشکلات بحرانی میتواند برنامه ای
را تنظیم کند تا تمامی اراضی تصرف شده تالاب توسط زمین خواران باز پس گرفته شود و
حدود تالاب مشخص شده و از تصرف بیشتر تالاب در آینده جلوگیری بعمل آورد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر