کیانوش سنجری، زندانی سیاسی بند ۸ زندان اوین در مصاحبه با یورونیوز گفت که به دنبال «حرف های مثبت دولت حسن روحانی و وزارت خارجه برای بازگشت ایرانیان به کشورشان» با یک برگه عبور یک طرفه، به ایران برگشته اما با حکم سنگین زندان مواجه و دچار «هزار و یک مشکل» شده است.
کیانوش سنجری از فعالان مدنی و سیاسی و از خبرنگاران صدای آمریکا بود که مهر ماه ۱۳۹۵ پس از ده سال اقامت در کشور آمریکا به ایران بازگشت. او پس از بازگشت به ایران بازداشت و از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ۵ سال زندان و ۶ سال حبس تعلیقی محکوم شد.
آقای سنجری که در حال سپری کردن محکومیت زندان خود در بند ۸ سالن ۱۱ زندان اوین است در ایام مرخصی از زندان و پیش از بازگشت به زندان اوین در مصاحبه با یورونیوز گفت: «من سالها قصد برگشتن داشتم اما می ترسیدم. صحبت های امیدوارکننده دولت را از طریق رسانه ها میشنیدم و آقای ظریف در تلویزیون های خارج از کشور خوش بینانه صحبت می کرد که ایرانیان خارج از کشور برگردند و مشکلی ندارند. نمی خواهم بگویم گول حرف های مسولان را خوردم. من تصمیم گرفتم و برگشتم اما صحبت های مثبتی که مقامات داشتند در این تصمیم و بازگشت من به ایران تاثیر داشت و در دفتر حافظ منافع ایران در واشنگتن به من گفتند هیچ مشکلی نیست و برگرد و یک برگه عبور یک طرفه به من دادند اما وقتی برگشتم قضیه طور دیگری بود.»
حسن روحانی، رئیسجمهور ایران در ماههای نخستین روی کار آمدن دولت نخست خود خواستار تشکیل کمیتهای از سوی وزارت خانههای اطلاعات و امور خارجه برای تسهیل بازگشت ایرانیان مقیم خارج شده بود. حسن قشقاوی، معاون کنسولی، حقوقی و پارلمانی وقت وزارت خارجه ایران هم در مصاحبه با روزنامه شرق از راه اندازی ایمیلی برای ایرانیان خارج از کشور خبر داد و ترس ایرانیان برای بازگشت به کشورشان را ترسی غیرواقعی و ناشی از القائات اپوزیسیون خوانده بود. به گفته او «در ایران مطلقاً ترسی از بابت ورود ایرانیان مهاجر به کشور وجود ندارد و در قانون کیفری هم مطلبی تحت عنوان ممنوعالورود نداریم.»
همزمان منصور حقیقتپور، نایبرئیس وقت کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ایران در مصاحبه ای با رسانه های داخل ایران اعلام کرد که «نمیتوان ایرانیان را به صرف امضای یک بیانیه و اظهارنظر سیاسی از رفت و آمد به کشورشان محروم کرد.»
کیانوش سنجری که پیش از خروج از ایران سابقه بازداشت و زندان داشته می گوید: «من وقتی فرار کردم به خاطر این بود که حدود ۸ ماه به دلیل فعالیت هایی که در دفاع از حقوق بشر داشتم در سلول های انفرادی داغون شده بودم. فعالیت های حقوق بشری من همیشه در اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات به صورت منفی انگاشته می شد و همیشه فکر می کردند که من دارم سیاه نمایی می کنم در حالی که من برداشت دیگری داشتم و فکر می کردم که در راستای دفاع از ارزش های انسانی دارم تلاش می کنم. سال ۸۵ احساس کردم که ماندن من در ایران فایده ای ندارد و رنج من و خانواده ام باعث می شود که خانواده از هم متلاشی می شود و خودم دارم افسرده می شوم و از پا در می آیم. احساس می کردم که خارج شدن از ایران، بهتر از آن شرایط است. شاید به عقب برگردم از ایران خارج نمی شوم اما آدم ها نمی توانند تصمیماتی که گرفته اند را از اول دوباره انجام دهند به همین خاطر الان من در این موقعیت هستم. موقعیتی که بازگشتم به ایران با انرژی مثبت و حرف های مثبتی که از سوی دولت و وزارت خارجه صورت گرفت که جوانان برگردند، ایرانیان برگردند کشور خودشان و مشکلی وجود ندارد ولی من برگشتم با هزار امید و آرزو برای مادرم که به من نیاز داشت و برای کشورم ولی مواجه شدم با هزار و یک مشکلی که در نامه به آقای روحانی هم نوشته ام.»
او در نامه ای به حسن روحانی، رئیس جمهور ایران که نسخه ای هم در اختیار یورونیوز قرار گرفته نوشته است «من به دامان نظام بازگشته بودم اما در هزارتوی این دامان داشتم خفه می شدم. تا حدی که سر و کارم به دوا و درمان افتاد. شبی ۴ میلی گرم آلپرازولام و سپس، بعد از آنکه دادگاه بسیار محترم انقلاب مرا به یازده سال زندان محکوم کرد (۵ سال قطعی)، آشفتگی ام باعث شد به آسنترا (دوای درمان بیماری ضد افسرگی) پناه ببرم؛ ۱۰۰ میلی گرم در روز، که استفاده از آن تا این لحظه ادامه داشته، چرا که انتظار برای استفاده کردن از من به طرق مختلف توسط دوستان شما، هنوز ادامه دارد.. از جناب عالی و وزیر محترم اطلاعات استدعا دارم از دوستان بسیار محترم خود در دستگاه امنیتی که به زیر و بم زندگی من اشر اف کامل دارند بخواهید من را به عنوان یک شهروند ایرانی که سربلندی کشورش آرزویش است بپذیرند و به من این امکان را بدهند تا برای بار یازدهم در وطنم زندانی نشوم. من عاشق وطنم هستم.»
کیانوش سنجری اما ۳۰ آبان ماه و به دنبال عدم تمدید مرخصی اش بار دیگر به زندان بازگشت. او پیش از بازگشت به زندان گفت: «بخش عمده ای از دلیلی که بازگشت من به ایران این بود که خانواده من دچار مشکلات بسیار عدیده ای هستند. ما خانواده بسیار کوچکی هستیم. مادر من از همسرش جدا شده و تنها زندگی می کند. افسرده بود و تلفن هایی که با هم حرف می زدیم پر از اشک و ناله و بغض و التهاب و اضطراب بود. من احساس کردم باید برگردم مادرم پیر و افسرده است کسی را نیاز دارد که کنارش باشد و دست اش را بگیرد. مادر من بخش مهمی از دلیل بازگشت من بود. بخش دیگر عشق من به وطن ام بود زندگی در خیابان هایی که بزرگ شدم و شهری که پر از اتفاق بود برای من و دلم نمی خواست تا آخر عمر خارج از ایران زندگی کنم و مقام های جمهوری اسلامی و وزیر خارجه، آقای ظریف صحبت هایی که می کردند با رسانه های خارج از کشور این امید را در من زنده کرد که اگر برگردم کشورم با مشکلات این سطحی مواجه نمی شوم.»
او درباره پرونده اش توضیح داد: «بخشی از پرونده من به قبل از سال ۸۵ و قبل از فرار از ایران مربوط می شد و بخش عمده ای مربوط بود به این ده سال که خارج از ایران بودم. من فعال حقوق بشر بودم، در یک رسانه خارج از کشور یعنی صدای امریکا کار می کردم و درباره مسائل ایران گزارش تهیه می کردم. در کنفرانس های مربوط به دموکراسی خواهی شرکت می کردم. همه اینها اتهامات من در پرونده است که سه اتهام خیلی عجیب عضویت در گروهک غیرقانونی و اجتماع و تبانی به قصد ضربه زدن به امنیت کشور و تبلیغ علیه نظام زده اند. اما خیلی سعی کردم که موضوع را رسانه ای نکنم و با صحبت با مقامات و کارشناسان محترم پرونده ام حل کنم اما متاسفانه از من می خواهند برگردم به سیاست به نوع دیگری در حالی که من سیاست را ترک کرده ام.»
حسن روحانی ۲۵ تیر ۱۳۹۲ در مراسمی عمومی در تهران گفته بود که باید «آنها که آمادهٔ بازگشت هستند راهشان را تسهیل کنیم». او دهم مهر ۱۳۹۲ هم در جمع خبرنگاران گفته بود که «همه ایرانیانی که در خارج از کشور زندگی میکنند باید بتوانند به راحتی به کشورشان رفت و آمد کنند و از رفت و آمد نکردن آنها هم ما ضرر میکنیم و هم آنها». یک ماه بعد یعنی در ۵ آذرماه ۱۳۹۲ حسن روحانی با امن خواندن فضای کشور برای بازگشت ایرانیان مقیم خارج تاکید کرده بود که «ما سرمایه انسانی بسیار بزرگی در خارج از کشور داریم. امیدوارم همه آنها بازگردند و کمکشان را از ما دریغ نکنند.«
کیانوش سنجری اما تنها کسی نیست که پس از بازگشت به ایران زندانی شده است. نازک افشار، مصطفی عزیزی، کاظم برجسته، سراجالدین میردامادی، حسین نورانی نژاد، ساجده عربسرخی، عبدالحسین هراتی، بهمن دارالشفایی، حمید بابایی و معصومه قلی زاده از جمله ایرانیانی هستند که علیرغم دعوت های صورت گرفته از سوی مسولان دولت ایران برای بازگشت ایرانیان به کشور، بعد از بازگشت به ایران در سالهای گذشته زندانی شده اند.
کیانوش سنجری گفت: «من یکبار زندگی می کنم و دلم نمی خواست در گورستان های امریکا دفن شوم با حسرت دیدن وطن ام و مادرم. من هرگز علیه کشور خودم فعالیت نکردم و هیچ نامه ای به ضرر مردم کشورم امضا نکردم. اگر تصویری از سلول های سخت انفرادی و مواجه شدن با بازجویان در ذهن ام شکل می گرفت شاید به ایران باز نمی گشتم. اما پشیمان نیستم. فقط یک مقدار سرخورده هستم، دلگیر هستم از اینکه به عنوان یک جوان ایرانی که هیچ دشمنی با وطن اش ندارد و بالندگی وطن اش را می خواهد باید دچار این همه مصیبت و چنین حکم سنگینی شوم و هفت هشت ده بار مراجعه کنم به اماکن مختلفی که مسولان وزارت اطلاعات دولت آقای روحانی برپا کرده اند. بروم صحبت کنم برگردم مریض شوم افسرده شوم و دچار مصرف قرص های ضدافسردگی شوم. دچار بیماری های مکرر شده ام که در بهداری زندان اوین کاملا در جریان هستند و یک بار که به یکی از دفاتر پیگیری وزارت اطلاعات رفتم نسخه های بیماری خودم را روی میز گذاشتم و گفتم ببینید با من چه کردید. من نه خواب راحت دارم نه آسودگی خاطر. من آدم سالم و عاشق زندگی کردن بودم.»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر