Translate

۱۷ فروردین ۱۳۹۹

سهیل عربی: روزنامه نگاری جرم نیست!

آقای عربی طی نامه‌ای، ضمن اعتراض به بدعهدی مسئولان و عدم اعزام به مرخصی، شرایط نامساعد زندان، عدم رسیدگی پزشکی و تداوم حبس خود از آغاز دوباره اعتصاب خود خبر داده است.
پیشتر مسئولان زندان وعده داده بودند که آقای عربی را در تاریخ ۱۶ فروردین ماه به بیمارستان اعزام خواهند کرد.
متن کامل نامه در ادامه می ‌آید:
“از سرگیری اعتصاب به دلیل نقض حقوق خود، جرم مضاعف و بدعهدی مسئولان
من مرتکب جرمی نشدم، وظیفه خبرنگار بیان واقعیت و انعکاس مشکلات مردم بالاخص دردمندان جامعه است و من تنها انجام وظیفه کرده‌ و صدای ستمدیدگان بوده‌ام. به بی عدالتی‌ها اعتراض کرده‌ام. تمامی اتهامات مانند فعالیت تبلیغی علیه نظام و تشویش اذهان عمومی واهی بوده و توسط بازجوها تحت شکنجه و اکراه اخذ شده است. حتی اجازه دفاع در دادگاه به من داده نشده است. در بند الف ۱ قرارگاه ثارالله به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته بودم و از ناحیه بیضه دچار تروما شدم و هنوز پس از گذشت ماه‌ها درمان نشده‌‌ام و درد شدیدی را تحمل می‌کنم.
من پدر هستم و دلتنگ فرزند خود، من انسان هستم و قفس آزارم می‌دهد. دلایل بهتری برای اعتصاب غذا پیدا نمی‌شود. باتوجه به اینکه بارها نامه‌نگاری کرده‌ام و از شنیدن وعده‌های دروغ خسته‌ام. هرچند که طی چند روز اخیر هم غذا نخورده‌ام و فقط با سرم زنده بوده‌ام. بار گذشته نیز بر اثر اعتصاب غذا به کمای قندی رفتم. زمانی که به من سرم میزدند قصد داشتم سرم را بکشم. اما آنها اجازه ندادند و از من درخواست کردند چند روز دیگر صبر کنم تا مشکلاتم حل شود.
چرا؟ به چه دلیل از مرخصی محروم بوده‌ام؟ می‌گویند به این دلیل که بر سر موضع خود هستی! من نه قاتل هستم و نه سارق! بلکه تنها حقایق را نوشته‌ام و برای حقیقت گویی حبس را تحمل کرده‌ام. آنها که اختلاس کرده‌اند به مرخصی رفته‌ و آزاد شده‌اند. سارقان مسلح آزاد شده‌اند. خطر یک خبرنگار چیست؟ اینکه واقعیت‌ها را بیان می‌کند و مردم را نسبت به حقوق و تکالیف خود آشنا می‌کند؟
من حق دارم کنار دخترم باشم. نگهداری من در این زندان ظلم مضاعف است زیرا من به دلیل اتهامات سیاسی مانند فعالیت تبلیغی علیه نظام دستگیر شده‌ام و نگهداری من در کنار سارقان و اختلاس گران ظلمی مضاعف بر تمامی ظلم‌هایی است که طی این هفت سال به من شده است. ظلم‌هایی چون محرومیت از مرخصی.
روزنامه نگاری جرم نیست!
سهیل عربی/ ۱۶ فروردین ماه ۱۳۹۹/ زندان تهران بزرگ.”

متن نامه ۱۲ فروردین ۱۳۹۹ سهیل عربی:
سهیل عربی: به دخترم بگو که فقط به دلیل بیان حقایق و عدالت خواهی ما را از هم جدا کردید
“سخنگوی قوه قضائیه جمهوری اسلامی در مصاحبه با خبرنگاران مدعی شد که “به تمامی زندانیان مرخصی داده شد مگر عده ای قاتل و سارق خطرناک”!!. او با وقاحت تکرار می کند که “افرادی که در زندان مانده اند یا قاتل هستند و یا سارقان خطرناک.”
اما واقعیت دقیقا خلاف ادعای اسماعیلی است. مرخصی ویژه نوروز امسال نیز شامل اختلاس گران و افراد متصل به حکومت شد که با سو استفاده از سمت و پست خود اقدام به رانت خواری و اختلاس های نجومی کرده بودند. اتفاقا آنانی که مانده اند عده ای کنشگر سیاسی و روزنامه نگار هستند که به دلیل دفاع از حقوق ستمدیدگان و بیان واقعیتها و مبارزه با ظلم، فساد و بی عدالتی در زندان هستند.
از آنها که مانده اند جعفر عظیم زاده کارگری که به دلیل دفاع از حقوق زحمتکشان جامعه محکوم به تحمل حبس شده است و پدر دو فرزند می باشد را به شما معرفی می کنم. از آنها که مانده اند محمد حبیبی معلمی که به دلیل فعالیت صنفی با هدف بهبود وضعیت زندگی معلمان فرزندان ما محکوم به حبس شده است را به شما معرفی می کنم. از آنان که مانده اند گلرخ ایرایی، آرش صادقی و آتنا دائمی که به دلیل دفاع از حقوق ستمدیدگان و آزادیخواهی حبس را تحمل کرده اند را به شما معرفی می کنم.
از سخنگوی قوه قضائیه بخواهید که پرونده های سهیل عربی، جعفر عظیم زاده، محمد رضا معمارزداه، محمد حبیبی، نرگس محمدی، آتنا دائمی، آرش صادقی، گلرخ ایرایی، … و صدها زندانی سیاسی دیگر را که به دلیل نوشتن چند مقاله و بیان اعتراضات مردم ستمدیده سرزمین خود حبس را تحمل کرده اند در صدا و سیمای ملی شان به مردم نشان دهند تا ببینیم کدام یک از آنها قاتل و یا سارق هستند.
سخنگوی قوه قضائیه به دخترم توضیح دهد که اتهام مضحک فعالیت تبلیغی علیه نظام یعنی چه؟ و به او بگوید چرا این سالهای طولانی محروم از حتی یک روز مرخصی در زندان بوده ام. به دخترم بگو که فقط به دلیل بیان حقایق و عدالت خواهی ما را از هم جدا کردید.”
سهیل عربی- زندان بزرگ تهران
۱۲ فروردین ۱۳۹۹

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

پست ویژه

خطر اجرای حکم قطع انگشتان دست هادی رستمی

 *هادی رستمی به اتفاق دو زندانی دیگر مهدی شرفیان و مهدی شاهیوند که به اتهام سرقت به قطع انگشتان دست راست محکوم شده اند با خطر اجرای حکمشان د...